د شهيدانو او اسلافو کاروان
استاد عبدالودود شهيد
اين سردار رشيد سپاه نهضت در سال ١٣٢٠ در خانواده منور و مجاهد پرور حاجى عبدالقدوس که به حق جايکه ايمان و تقوى به حساب ميرفت متولد شد.
پدر مجاهدش که از همان روز هاى اول آثار سعادت و نيک بختى را در سيماى درخشان فرزند گرامى اش مشاهده کرده بود درتربيه وتزکيه اسلامى او سعى بليغ بخرچ داد.
در سن هفت سالگى در حاليکه به بخشى از علوم ابتدائى معارف اسلامى آشنائى کامل داشت شامل مکتب ابتدائيه ميرفضل الله شد. دورهء ابتدائيه را با موفقيت تمام سپرى نموده و در بين مکتب از جمله شاگردان مستعيد و ممتاز به شمار مى آمد. بعد از اختتام موفقيت بار دوره ابتدائيه به متوسطه ((پشتونيار)) راه يافت و دوره متوسطه را در آن مکتب به اتمام رسانيد.
در دور...
نور ولوله
شهيد قهرمان استاد حميدالله مشهور به استاد اکبر
استاد شهيد در سال ١٣٣٣ در يک فاميل اهل علم و دانش در قلعه خاطر بى بى مهرو واقع در شهر کابل ديده به جهان کشود. پدرش نعمت الله نام داشت و ظيف تعليم و تدريس را جهت عالى ساختن سطح فرهنگى و رشد فکرى نوجوانان کشور عهده دار بودند استاد نعمت الله با تولد پسر آثار پشاشت به سيمايش نمايان گرديد آينده تابناک فرزند خويش را به فکر مى پروراند.
و با گرفتن فال نيک نام الله را جز نام پسر خويش قرار داد اين فال نيک گرفتن وى بناى علمى داشته تکيه به اين مطلب دارد که در يکى از روايات آمده است ((بهترين نام آن نام است که در لفظ ((الله)) يا ((محمد)) باشد استاد نعمت الله بطور تقريبى هر دو را در نام پسر خويش جمع کرده است زيرا (( حميد و محمد)) از حيث معناى با هم قرابت دارند.
است...
نور ولوله
شهيد قهرمان عبدالصمد مشهور به بريالى
راد مرد قهرمان شهيد عبدالصمد مشهور به بريالى (پرهيز ناصرى) برادر خورد شاهد شهيد و عبدالکريم شهيد وى در سال ١٣٤٢ در همين فاميل خدا پرست ديده به جهان کشود شهيد بريالى از همان اوان طفوليت داراى روحيه سرشار و مملو از محبت با اسلام بود وى در پهلوى آنکه دروس مکتب را با علاقه خاص به پيش ميبرد دروس دينى را نيز از فاميل دين پرور خود بعد از مسجد منطقه شروع نمود وى در همان اوان طفوليت در بين مردم به اخلاق حميده معروف بود وى درس ايثار و قربانى را از فاميل قهرمان خود مى آموخت زمانيکه سلطه کفر بر ملت ما سايه افگند وى هنوز به مراحل جوانى نرسيده بود ولى با آنهم چون درس محبت با اسلام از دامان پاک فاميل عاشق به اسلام خود قبلاً فرا گرفته بود فقط در انتظار آن بود که چه زمانى داخل صحنه پيکار شود.
همان بود که ...
نور ولوله
شهيد تورن عبدالرحيم شاهد
تورن عبدالرحيم مشهور به شاهد در سال ١٣٣٠ در يک فاميل متدين قريه قلعه فيض ولسوالى قره باغ ولايت کابل پا به عرصهء وجود گذاشت و در سال ١٣٣٧ شامل مکتب متوسطه قره باغ و بعد از اکمال دورهء ابتدائيه به درجهء عالى فارغ گرديده و در سال ١٣٤٦ شامل حربى شونحى شد که بعد از اکمال دورهء ليسه به حربى پوهنتون ارتقا يافت و در سال ١٣٥٢ از حربى پوهنتون فارغ گرديد وى در دوران تحصيل خود هميشه با همصنفان خود از رويهء نيک و اخلاق حسنه کار ميگرفت وى در بين همصنفان خود از محبوبيت خاصى برخوردار بوده نامبرده بعد از فراغت از حربى پوهنتون به صفت دوهم بريدمن در قواى زرهدار فرقه هشت قرغه توظيف شد و در سال ١٣٥٤ به فرقه خوست تبديل شد.
در خوست در جريان وظيفه اش دو مرتبه از طرف دولت ملحد به جرم دفاع از اسلام محبوس شد در سال...
نور ولوله
شهيد عبدالکريم (زاهد خيرخواه)
اينک سطرى چند از شرح زندگى و جوانى با افتخار عبدالکريم و دو برادرش که در دامان فاميل شهيد پرور عاشق راه خداوند جل جلاله حاجى غلام سخى ناصرى که در سرزمين مردخيز قره باغ ولايت کابل ديده به جهان گشود به دوستان و همرزمان صف نبردش تقديم ميگردد.
بلى! حاجى غلام سخى ناصرى ولد ملک جمعه خان شهيد (که به اثر توطيه خاينانه نادر به شهادت رسيد) از او فرزندى به نام سخى باقى ماند.
حاجى غلام سخى ناصرى در قسمت تربيه اولادش در راه اسلام و قربانى در راه خداوند جل جلاله بار ديگر خاطرات ابراهيم خليل را زنده ساخت و فرزندان آن هم اسمعيل وار به ميدان قربانى يکى پى ديگرى حاضر شدند.
خداوندا بکن رحمت به مايان
بکرديم جارى هر سو جوى خونى
...
نور ولوله
د شهيد امين الله لنډ او مختصر ژوند ليک
ترجمه:بي له شکه چي الله له مومنانو نه د دوی سرونه او مالونه اخيستي دي ، ددي لپاره چي جنت به يي په برخه کيږي ، نو دوی د الله په لاره کي جنګيږي ، وژني، او وژل کيږي ، ريښتيني وعده چي په تورات، انجيل او قران کي يي په ځان منلي ده ، او له الله به څوک په خپلي وعدي ډير وفا کوونکی وي؟نو پر خپل هغه پېر پلور خوښ اوسئ چي تر سره شهيد امين الله د شهيد قاري محمد غوث زوی او د مرحوم حاجي ارمان ګل اکا لمسی د قندهار ولایت ژړۍ ولسوالی د قلق ساحي اوسيدونکی چي په کال ۱۳۷۵ه ش کي په يوه مجاهده او دين پروره کورنۍ کي يي دي فاني دنيا ته سترګي وغړولي. امين الله ابتدايي تعليمات د خپل کور مشرانو څخه او د پاکستان بلوچستان صوبي د پشين ضلع د مولوي تيمور شاه صاحب په مدرسه کي ترسره کړل.
متوسط تعليمات يي په کويټه کي د حماد ...
نور ولوله
انجنير حامد الله شهيد
در سال ١٣٣٣ هجرى شمسى در خانوادهء مرحوم محمد ولى در قريهء ((قزل قشلاق)) مربوط علاقه دارى دشت قلعهء ولايت تخار طفلى بوجود آمد که باعث روشنى چشم والدين و ديگر اقاربش گرديد، پدرش که در بين مردم به تدين و مسلمانى شهرت داشت به اساس تفاول نام او را محمد نبى (( محمد و نبى که هر دو از اسماء حضرت رسول الله است)) گذاشت به اميد اينکه او بتواند به برکت اين دو اسم مبارک در آينده راه آن سرور کاينات را تعقيب نمايد.
بلى! چشم پدر بديدار وى روشن شد و هر وقتى که ميديد در روشنى اش مى افزود ولى قضا و قدر نگذشت که چشم پدر بديدار اين نور چشم ارجمندش بيشتر از دوسال منور گردد. تا آن شد که محمدولى اين پدر مهربان بعد از دوساله شدن اين فرزندش چشم از جهان پوشيد و بدارالبقاء شتافت و فرزندى را که هنوز از آغوش پر مهر ما...
نور ولوله
مولوى صاحب غلام حضرت شهيد
مولوى صاحب غلام حضرت جهان بين بود و سرشناس و در پهلوى آن از تبحر دانش و عشق خدا پرستى سرشار، با داشتن اين صفات و انگيزه ها، از روزى که مسئووليتش را در قبال اسلام و مردمش درک کرد، آرام نگرفت در زمان ظاهرخان و داؤد خان و بعد از آنها، مردم را به مبارزه عليه فساد و کفر و الحاد مردانه دعوت نموده و در سال ١٣٥٢ شرعاً وارد نهضت اسلامى افغانستان شد... شمول وى در نهضت اسلامى کشور مصادف بود با آغاز تدريس وى در دهکدهء زيباى جلريز ولايت ميدان مولوى صاحب با پشتکار جدى و تلاش خسته گى ناپذير عهدهء تدريس را به پيش ميبرد و طابان مبتدى و منتهى را از داشته ها و اندوخته هاى اسلامى اش سيراب مينمود بعد از مدت پنج سال تدريس اوضاع افغانستان دگرگون شد و بهار کشور زيباى ما را باد هاى تند خزان، شگفت اينکه در شگوفايى بهار مورد برهم زنى قرار داد، کوه...
نور ولوله
استاد ارجمند محمد ابراهيم هميم کاکړ
در سال ١٣١٤ هـ ش طفلى چشم به عرصه گيتى گشود و به گفته حافظ (رح) :
گهـر پاک بيايد کــــه شـود قابـل فيض
ورنه هر سنگ و کلوخ لؤلؤ و مرجان نشود
راستى او گهرى بود از گهر والاى آن عصر علامه مولانا محمد جعفرصاحب مرحوم که در سايه تربيتش ازکران به کران آمد و از جمله علم و فرهنگ و تقوى به عرصه وسيع جهاد راه رب المنان. چون والد الگوى علم و تقوى اش او را محمد ابراهيم نام نهاد ابراهيم وار بر ملت ابراهيم عليه السلام اعتصام نمود از قتور و فتور کنار گرفت و در معرکه داد و بيداد به شعار ((ربنا افرغ علينا صبراً و ثبت اقدامنا و انصرنا على القوم الکافرين)) طرف حق و مدافع سنگر حق واقع شد. کاخ و کوخ همزات انسى و جنى را...
نور ولوله
محمد هاشم ((حامدى)) شهيد
محمدهاشم حامدى فرزند مولوى حامد در يک خانوادهء متدين و روحانى در سال ١٣٣٦ در مرکز ولسوالى چاه آب تولد شد پدرش چندين سال به حيث مدرس در يکى از مدارس داخل شهر چاه آب تدريس مى مود حامدى شهيد تعليمات دينى را نزد پدر بزرگوارش آموخت در سال ١٣٤٢ به مکتب رفت دورهء ابتدائيه را در چاه آب و خواجه غار به انجام رساند. وى در سال .......... جهت تحصيلات عالى به دارالمعلمين کندز رفت و تحصيلات خود را تا صنف ١٤ دوام داد. در صنف ١٤ در سمستر اخير از طرف استادان خلقى و پرچمى ناکام شد. حامدى شهيد در مقابل ظلم و کفر سکوت را اختيار نکرد به مبارزه اسلامى اش ادامه داد.
در سال ١٣٥٦ قسم اجير در پروژه کندز خان آباد شامل کار شد در سال ١٣٥٧ نسبت فعاليتهاى سازمانى اش به ولسوالى چاه آب رفت در ماه اسد ١٣٥٧ از طرف ولسوال چ...
نور ولوله
شهيد استاد محمد سعيد
خلافت انسان در روى زمين پديده ايست تثبيت شده و واقعيتى است روشن و آفتابى، جريانى است پذيرفته شده و مسئله ايست که از موجوديت آن احدى از مردم نميتواند چشم پوشى نمايد. در حاليکه قواى صعودى آن روز تا روز بالا ميگيرد، رسالت انسانهاى واقعى در طول قرون و زمانه هاى متمادى مصداق اين ادعاى ماست. اصل خلافت و نقش تعيين کننده و سازنده آن در تاريخ بشر آزمونى را در بر دارد که هر کس و ناکس نميتواند از عهده آن موفقانه بدر آيد البته در اين باره مسئوليت همه جانبه متوجه مسلمان است، مسلمانيکه زندگى را بحيث مبارزه حق و باطل تلقى نموده و اصرار و پافشارى را در جهت پيروزى حق عليه باطل نصب العين زندگى خويش قرار ميدهد. اگر در باره خلافت انسان قرآن کريم اين کتاب مقدس آسمانى و کامل ترين نسخه ضامن پيروزى دنيا و آخرت عالم انسان را ورق بزنيم بدون شائبه...
نور ولوله
شهيد احمد هجرت
يکى ديگر از چهره هاى پاکباز سنگر پرخون حق عليه باطل شهيد احمد هجرت (اسلام جار) به اسم اصلى عبدالقدير فرزند آبرومند و با اخلاص شهيد الحاج مولانا عبدالاحد نوهء الحاج محمد عمر خان بود. اين ستاره هميشه درخشان ميدان نبرد در برج حوت ١٣٣٠ در قريهء آخند زاده بيماران، ولسوالى سرخرود ننگرهار در آغوش يک خانواده متدين و مبارز پرور، ديدهء جهان بينش را به گيتى کشود.
وى جهت فراگيرى علوم در مکتب ابتدائيه چارباغ صفا شامل شد و بعداً از آنجا فارغ و در ليسهء فقرالله شامل شد وى در دوران تحصيلات ثانوى خويش نسبت به فکر و استعداد پويائى که داشت برعلاوهء علوم روز به فراگيرى علوم دينى نيز همت گماشت و در علوم دينى از قبيل فقه، حديث، صرف، نحو، ميراث، منطق، عقائد، تفاسير، اصول وغيره مهارت چشمگيرى داشت، اما هنگاميکه د...
نور ولوله
شهيد داکتر محمدولى ناصرى
شهيد داکتر محمد ولى ناصرى فرزند دلبند و برومند دگروال محمدابراهيم ناصرى که در سال ١٣٣٥ در يک فاميل متدين در محلهء بنام ميرويس ميدان ولايت کابل چشم به جهان کشود و از خورد سالگى به فراگرفتن علوم دينى پرداخت و به سن شش سالگى شالم مکتب کارته مامورين گرديد بعد از يکسال به مکتب ميرويس هوتکى تبديل گرديد که بعد از فراغت از صنف ششم شامل ليسه استقلال گرديد که با فراگرفتن نمرات عالى بعد از صنف هشتم شامل حربى شونحى شد که نظر به لياقت و نبوغ فکرى اش شامل شعبه طب حربى پوهنتون گرديد بعدا به فاکتولته طب ننگرهار شامل گرديد تحصيلايت عالى اش را الى صنف پنجم دنبال نمود داکتر محمدولى که از سيمايش واقعاً آثار کرامت ميدرخشيد بعد از کودتاى ننگين هفت ثور به مقتضاى فطرت اسلامى و ايمانى اش مبارزه را عليه کفر و کمونيزم آغاز نمود سلسله مبارزه ...
نور ولوله
شهيد انجنير شير محمد
واقعاً سخن گفتن در بارهء شهيد و شهادت امريست بس مشکل نميتوان بجز آنانيکه خود حلاوت شهادت را نوشيده اند ازين مقام ملکوتى سخن به رشتهء زبان در آورد.
چون سخن در وصف اين حالت رسيد هم قلم بشکست و هم کاغذ دريد.
در وصف مقاميکه قلم بشکند و کاغذ بدرد من کجا خواهم توانست با زبان گره خورده و جامهء ناپخته و قلب غمديده درين باب به سوگ بشستگآن دردمند در کويرستان هاى سوزان مجرب که هر آن در انتظار به ثمر رسيدن نهال خونبارا انقلاب دقيقه شمارى مى نمايند و فرزندان شان را پس هم در پاى آن هديه گذاشته اند سخن گفت. فقط درين جا چند قطره اشک بمناسبت ياد آورى يکتن از شهداى عزيز که از قلب شکسته ام برخاسته و از مژگان جامهء ناپخته ام در صفحه کاغذ چکيده است در پاى عزيزان نثار مى کنيم...
نور ولوله
شهيد سيد منصور (حسين يار)
شامگاهان روز يکشنبه ٤ اسد ١٣٦٦ خبر دلخراش شهادت بزرگمرد سنگر جهاد و سپه سالار رشيد اسلام سيد منصور حسين يار در کوچه و خيمه و بازار محيط هجرت طنين افگند. خبر يک شنونده اى در اولين بر خورد با ناباورى از آن رد مى شد، چه او بعد از نه سال جهاد مسلحانه فقط يک ماه پيش به مرکز تشريف آورده بود و کسى به زودى گمان نميکرد که در محيط نسبتاً امن و آرام پشاور پيک شهادت به سراغ او آيد. آفتاب هنوز بساط اشعه زرين خود را از افق پشاور نچيده بود که اين خبر بهر طرفى دهن بدهن گرديد و کم کم داشت واقعيت پيدا ميکرد در واپسين لحظات روز قرض نورانى خورشيد نيز نورانيت ذاتى اش را از دست داد و بسوى شاهدان بجاى نور، خون مى فشاند با مشاهده اين حالت همگان متيقين شدند که حتماً حادثهء پيش آمده و اين حادثه همانا شهادت مجاهد هميشه در سنگر (منصورآغا) خواهد بود...
نور ولوله
زمونږ فيسبوک
