شهيد تورن عبدالرحيم شاهد

تورن عبدالرحيم مشهور به شاهد در سال ١٣٣٠ در يک فاميل متدين قريه قلعه فيض ولسوالى قره باغ ولايت کابل پا به عرصهء وجود گذاشت و در سال ١٣٣٧ شامل مکتب متوسطه قره باغ و بعد از اکمال دورهء ابتدائيه به درجهء عالى فارغ گرديده و در سال ١٣٤٦ شامل حربى شونحى شد که بعد از اکمال دورهء ليسه به حربى پوهنتون ارتقا يافت و در سال ١٣٥٢ از حربى پوهنتون فارغ گرديد وى در دوران تحصيل خود هميشه با همصنفان خود از رويهء نيک و اخلاق حسنه کار ميگرفت وى در بين همصنفان خود از محبوبيت خاصى برخوردار بوده نامبرده بعد از فراغت از حربى پوهنتون به صفت دوهم بريدمن در قواى زرهدار فرقه هشت قرغه توظيف شد و در سال ١٣٥٤ به فرقه خوست تبديل شد.

در خوست در جريان وظيفه اش دو مرتبه از طرف دولت ملحد به جرم دفاع از اسلام محبوس شد در سال ١٣٥٨ بنا بر دستور برادران تنظمى راه هجرت را در پيش گرفت و عازم پشاور شد وى بعد از مدت کوتاهى در پشاور دوباره عازم جبهه گرديد.

موصوف براى اولين دفعه در منطقه سروبى شروع به جهاد مسلحانه نموده بر علاوه منطقه سروبى ولسوالى حصارک را فتح نموده و همچنان در تخريب پل تنگى دوشا دوش ديگر برادران مجاهد سهم فعال داشت که در اين عمليات به تعداد هفت ميل سلاح بطور غنيمت بدست آوردند که بعدا در اثر بمبارد جراحت خفيف برداشته و نسبت تداوى عازم پشاور گرديد.

بعداً عازم منطقه تکاب و نجراب شد که در از بين بردن علاقدارى ايپى و پاکسازى منطقه تگاب و نجراب دوشادوش ديگر برادران مجاهد سهم فعال داشت بعداً عازم پشاور گرديد در اوايل ثور ١٣٥٩ نسبت به شجاعت و لياقتى که داشت بحيث قوماندان چريکى حوزه البدر قره باغ تعين گرديد.

برادر شاهد با ده نفر از همرزمانش داخل منطقه قره باغ شد در حاليکه درين وقت خلقى هاى وطنفروش تسلط تام بالاى منطقه داشتند و احدى نام مجاهد و جهاد را به زبان آورده نميتوانست وى در چنين شرايط اختناق با يارى خداوند جل جلاله شروع به پاکسازى منطقه از لوث جنايتکاران نمود و در اندک زمان منطقه ولسوالى قره باغ را از وجود کثيف اين وطنفروشان پاک نمود و کنترول منطقه را بدست خود گرفت و در حدود دوصد نفر را بدور خود جمع نموده و آنها را آماده جهاد مسلحانه نمودند.

برادر موصوف بعداً شروع به حملات پى در پى خود بالاى مراکز عمده پرچمي هاى وطن فروش و قطار هاى روسى بالاى شهراء عمومى کابل و پروان  نموده که تعداد عمليات آن بالاى دولت ملحد به صدها ميرسد وى در تمام عمليات خود با نصرت و يارى خداوند جل جلاله موفق بوده که از جمله بعضى عمليات هاى آنرا ذيلاً مينگاريم.

در عملياتيکه بالاى علاقه دارى و بازار استالف نمود به تعداد ده نفر از پرچمى ها را هلاک نمود و خودش جراحت خفيف برداشته و يک نفر از مجاهدين وى به شهادت رسيد.

در سال ١٣٦٠ قواى سرتاسرى بالاى منطقه قره باغ حمله نموده در منطقه قرقول يک تانک زرهدار و جيب رئيس ارکان را با سر نشينان آن طعمه حريق نموده و شش ميل کلاشينکوف و دو ميل تفنگچه را به غنيمت گرفتند.

از بين بردن علاقدار استالف که درين عمليات يک عراده تانک و يک عراده جيب با سر نشينان آن به شمول علاقدار طعمه حريق گرديد و هم چند ميل سلاح بدست مجاهدين غنيمت افتاد در حملهء که بالاى ولسوالى قره باغ نموده درين عمليات به تعداد پانزده نفر از پرچمى ها به شمول قوماندان ولسوالى به هلاکت رسيد و هم به تعداد سه عراغده تانک از بين برده شد فتح علاقدارى کلکان که به تعداد ١٣٥ ميل سلاح بدست مجاهدين به غنيمت افتاد و به تعداد شش نفر خاديست را هلاک نمود.

در حملهء که بالاى ميدان هوايى بگرام و ذخيرهء قلعه ديوانه نمود به تعداد ٦٠ نفر از پرچمى ها و باداران شانرا به هلاکت رسانيدند.

در اخير سال ١٣٦٠ روس ها بالاى قلعهء فيض حمله نموده که با مقاومت شديد مواجه شدند که در نتيجه به تعداد ٤٥ نفر روسها هلاک گرديده و بعداً در حملهء ديگريکه بالاى قلعهء فيض نمودند درين مراتب به همراهى ٥٠٠ عراده تانک و هم قواى هوائى حمله ور شدند ولى با آن هم با مقاومت شديد مواجه شده و به صدها کشته به جا گذاشتند و از مجاهدين سه نفر هر يک نظرگل، طلامحمد و ضياالله به مقام والاى شهادت نايل آمدند. به همين ترتيب در جريان سال ١٣٦١ حملات پى در پى بالاى ملحدين نمود و هم حملاتيکه از طرف روسها بالاى منطقه صورت ميگرفت با متانت خاص مقاومت و ايستادگى مينمود.

روسها از موجوديت چنين شخص در منطقه قره باغ به ستوه آمده بودند به واسطه حملات و بمبارد هاى پى در پى خود نتوانسته که اين راد مرد را از بين ببرد تا اينکه بواسطهء مين هاوان که در يکى از حملات خود که بالاى روسها نموده بود به غنيمت گرفته و در بني مرمى هاى مذکور روسها قصداً يک مرمى را چارچى ساخته بودند که در نتيجه در يک عملياتيکه به واسطهء همان مرمى هاوان خودش که به مجرديکه مرمى را در بين هاوان مى اندازد هاوان انفلاق نموده خودش با سه نفر از مجاهدينش هر يک محمد عالم شاه محمد، آغاگل به درجه رفيع شهادت نايل گشت.

از برادر شاهد يک دختر و دو پسر به نام عبدالله و احمد رحيم مانده است.

انالله و انا اليه راجعون