No-IMG

دکتر نائل بن غازی، عالم نستوه، خطیب مؤمن، مربی جان‌ها و دعوتگر آگاه

إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ

در سوگ فانوس‌هایی که به آسمان پرواز کردند

ای چشمان گریان! ای دل‌های بیدار!

امروز، نه تنها غزه، که دل تاریخ، دل امت، دل قرآن، دل انسانیت به خون نشست.

غزه تنها شهری بمباران‌شده نیست؛ قله‌ای‌ست که از آن، فریاد ایمان به آسمان می‌رسد و خاک آن، تربت شهیدان بی‌تابی می‌کند.

امروز در سرزمین معراج، در جغرافیای ستم‌دیده‌ی فلسطین، بیش از صد هزار انسان شهید، زخمی، مفقود، معیوب، و دردمند بر جای مانده‌اند.

سرزمینی که در آن، انسان‌ها پیش از آنکه شهید شوند، شهید زندگی می‌کنند.

ملتی که روزانه تمرین پرواز می‌کنند… تمرین لبیک گفتن به معشوق، تمرین رهایی از قفس جسم و رسیدن به وسعت روح.

شهدای غزه نه فقط مظلومان زمین، که نشانه‌های خشم الهی بر ستمکاران و تجلی رحمت خداوند بر مؤمنان‌اند.

و امروز، خبر رسید

در آسمان دودگرفته‌ی غزه، فانوسی دیگر خاموش شد؛ اما نه با باد، بلکه با آتش

فانوسی که روشنی‌اش از مشعل علم بود، حرارتش از ایمان، و شعله‌اش از جوهره‌ی جهاد.

دکتر نائل بن غازی، عالم نستوه، خطیب مؤمن، مربی جان‌ها و دعوتگر آگاه، در میان تکه‌تکه‌های چادر ساده‌اش، به همراه همسر فداکار و فرزندان معصومش، آغوش زمین را به مقصد آسمان ترک گفت.

به دیدار خدای خویش شتافت؛ آن‌هم نه تنها، بلکه با تمام خانواده‌اش

چه زلال است این هجرت! چه زیباست کاروانی که همه‌ی اهلش، در یک شب، به ضیافت رب جلیل مشرف شوند

نائل، فقط یک انسان نبود؛ او پژواک ایمان بود، صدای قرآن، تفسیر صبر، تجسم دعوت، و آیینه‌ای که نور معرفت را بر دل‌ها می‌تاباند.

در جانش، دانش بود و در نگاهش، روشنی… در کلامش آتش، و در سکوتش تفسیر.

او از نسل مردانی بود که خداوند درباره‌شان فرموده است:

«مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ…»

و چه راست پیمانی بست… و چه باوفا بود در ادای آن.

غزه، این بار دیگر نیز ثابت کرد که در آن دیار، دامداران، دعوتگران، فرماندهان، علما و رهبران، همه در یک صف‌اند؛

صف اول… صف آتش… صف فداکاری

صف پیشتازان خون و اخلاص

شهادت پیاپی علما، سرداران، مربیان و پدران امت، نشانه‌ی آن است که بزرگان غزه نه در سنگرهای امن، بلکه در خط مقدم حماسه و خطر ایستاده‌اند.

در آنجا، پیشانی‌های بلند پیش از همه بر سنگ شهادت بوسه می‌زنند

آه، ای امت!

وای بر ما که چنین ستون‌هایی را از دست می‌دهیم

شهادت یک عالم، تنها خاموشی یک شمع نیست؛

فروپاشی یک دژ است،

سقوط یک برج بیداری است،

ریزش یک فانوس آسمانی است

مرگ نائل، شکاف در پیکره‌ی آگاهی امت بود؛ زخم در قلب جهاد و سوگنامه‌ای بی‌پایان بر صفحات تاریخ مقاومت.

اما نه… صدای نائل خاموش نشد؛ هنوز در فضای غزه می‌پیچد، هنوز در خطبه‌های ناتمام، در آیه‌های نیمه‌تمام، در قلب‌های مشتاق، در بغض‌های فروخورده، در اشک‌های شبانه و در قیام‌های فردا زنده است.

ای قلم! تو را چه توان است در وصف این مصیبت؟

ای اشک! تو را چه گنجایشی‌ست برای این اندوه؟

ای مرثیه! کدام نغمه‌ات می‌تواند عظمت این پرواز را بسراید؟

از خدای بزرگ مسئلت داریم که این شیخ ربانی و خانواده‌ی پاک و مطهرش را در اعلی‌علیین، در جوار انبیاء، صدیقین، شهدا و صالحین جای دهد.

و برای امت، به‌ویژه برای غزه‌ی مقاوم، آرامشی الهی و جبرانی شایسته ارزانی دارد.

ای دکتر نائل! ای فانوس ایمان، ای صدای دعوت، ای همسفر عاشق خدا

تو رفتی، اما سوگند می‌خوریم که راهت را ادامه خواهیم داد

راه مردانی که به همراه خانواده‌های‌شان به میعادگاه خون و یقین می‌شتابند

و امروز تاریخ بشریت در برابر غزه، سر تعظیم فرود می‌آورد

هیچ رویدادی در سیر زمان، از حماسه‌ی غزه بالاتر ثبت نشده است.

هیچ ملت محاصره‌شده‌ای در جهان، اینچنین معادلات قدرت را برهم نزده است.

و هیچ امت مظلومی، این‌گونه چهره‌ی نقاب‌دار جهان را از هم ندرانده است.

غزه در شهادت دامداران، دعوتگران، فرماندهان و رهبران نشان داد که در آن سرزمین، بزرگان نه در سایه، بلکه در صف مقدم نبرد ایستاده‌اند

و این است سرّ عظمتش

تبصره / نظر

نظرات / تبصري

د همدې برخي څخه

شریک کړئ

ټولپوښتنه

زمونږ نوي ویبسائټ څنګه دي؟

زمونږ فيسبوک