No-IMG

عبدالرحمن حمود السمیط

(ابیَ الاسلامُ لا ابَ لی سواهُ

اذا افتخروا بقیسٍ او تمیمِ )

این شعر منسوب به حضرت سلمان الفارسی رضی الله عنه است،

یعنی که:

مرا اسلام پدر باشد، جز آن نه

چو قیسی فخر آرد، یا تمیمی

از همین آن جلیل القدر را ابن الاسلام نامیدند.

شخصیت امشب در همان مسیر است، زندگی در کشور مرفه وخوشی در میان خانوادهء دارنده، تنقل در ماشین های قیمت بها،رقص و پایکوبی در مرقص خانه های کشورهای مدرن را ترک گفت،بلکه از همان آوان جوانی به آن نیامیخت تا به ساحات دور دست رود ولقمهء نان را در دهان مردمان فقیر بگذارد،تا آب را بر لبان تشنگان بریزاند،تا اشک را از رخسار یتیمان با نوک انگشت آهسته بردارد، اشک های آنان را پاک میکرد و خود اشک میریخت، او در عمق صحراهای افریقا وعمق جنگلات افریقا ۲۹ سال بسر برد و در همهء این مدت مال خود ومال خیر اندیشان را برای فقرای انجا توزیع میکرد،برای آنان چاه میکند،برای انان لباس میخرید،برای آنان غذا میخرید، او در میان قبائل بومیی افریقایی ارواح پرست میرفت وانان را دستگیری میکرد تا اینکه آنان (یدخلون فی دین الله افواجا) میشدند،میگویند حدودا یازده ملیون انسان بواسطهء دعوت این مرد در افریقا در ظرف نزدیک به سی سال ایمان آوردند،و در این راه چنان ثابت قدم شدند که بر گذشتهء گذشتگان خود حسرت میخوردند.

عبدالرحمن حمود السمیط ثروتمند ودعوتگر کویتی است که سال ۱۹۴۷ میلادی تولد وسال ۲۰۱۳ میلادی وفات یافته است.

او فاکولتهء طب را در بغداد به اتمام رسانید وسپس به دانشگاه لیفرپول در انگلیس ملحق شد و شهادت عالی طب را از ان بدست اورد به کانادا رفت از دانشگاه ماکگیل کانادا در رشتهء امراض باطنه تحصیلات عالی طب را به اتمام رسانید،انجا در میان سالهای ۱۹۷۶و۱۹۷۸ به تاسیس انجمن محصلین مسلمان مبادرت ورزید،در امریکا انجمن طبیان مسلمان را تاسيس کرد که میخواست مانند نهاد معروف پزشکان بدون مرز که با امداد کلیسا یک نهاد بزرگ ارایه خدمات طبی رایگان در جهان است فعالیت کند،کمیسیون مسلمانان افریقا را تاسیس کرد، وسپس انرا به (جمعیة العون المباشر)تغییر داد و در این مسیر دعوت عملی، عمر عزیز خودرا در کشورهای ملاوی،کینی،سومال،موزمبیک،جیبوتی،گذرانید،به ساحات خطرناک میرفت با مردمان رابطه برقرار میکرد ساعت ها در دشت وبیابان های انجا رانندگی میکرد تا خودرا به قریهء برساند تا آیت( والمؤلفة قلوبهم) را تطبیق نماید،وسهم فراموش شدهء آنان را از جیب خود وجیب خیراندیشان تقدیم دارد، خطرهای اختطاف،خطرهای قرار گرفتن در میان جنگهای ملیشه ها وقبائل،باری هم خطر بلعیده شدن از سوی یک مار بزرگ را متحمل گردید،دچار بیماری های مختلف توسط حشرات جنگل میشد ولی دوباره بر میگشت، در خشکسالی وقحطیی سال ۱۹۸۴ در شرق افریقیا امداد رسانی فراوان کرد، نهاد بین المللی شاه فیصل در عربستان سعودی جائزهء ان نهاد را برای وی داد.

او در پهلوی این همه،یک طبیب محض نبود،یک مدد رسان مادیی محض نبود،بلکه دعوتگر اسلامیی فوق العاده بود، اعلان کلمهء شهادت را در میان خیل مسلمان شدگان افریقا میشنید واشک میریخت.

با آنهم شاید بسیاری اورا نشناسند،واین ناشی از عدم اهتمام به قضایای دعوت است،ولي نزد خدایتعالی شناخته شده است.

به قول مولوي:

صدهزاران پادشاهان نهان

سرفرازانند آنسوی جهان

نامشان از رشک حق پنهان بماند

هر لئیمی نام ایشان بر نخواند .

رحمه الله رحمة واسعة وادام طریقه

تبصره / نظر

نظرات / تبصري

د همدې برخي څخه

شریک کړئ

ټولپوښتنه

زمونږ نوي ویبسائټ څنګه دي؟

زمونږ فيسبوک