ارتحال ملكوتى شاعر حماسی !

شاعر انقلابى ، حماسى و ميهنى كشور با همان افكار ملى و طرز فكر نقد گونه كه داشت ، ديگر با ما نيست. او شاعرى بود ميهنى و حماسى كه از ميان توده ها صداى ميليون ها  انسان را بزبان شعر و ادب پشتو به گوش حكام و زمام داران , ترانه سرايى و با همان لهجه بخصوص خودش دكلمه و قريحه سرايى داشت. 

مرحوم مطيع الله تراب با سبك خاص و بخصوص ادبيات از زبان شرين پشتو و بدون كدام ياد داشت و تحرير ابيات و آنچه را در ذهن الهام ميگرفت با فصاحت ، بلاغت و خلاقيت كلام در فكرش مهندسى ادبى و با صداى رساى ميهنى و لحن انقلابى خودش آنرا براى مسؤولين مانند معمار ادب در ارگ و گوش ها طنين انداز ميكرد.  معمولاً چنين شعرا و نغمه سرا هاى شعر و ادبيات در هر زبان و ادبيات تعداد آنها اندك و انگشت شمار بوده و بدون شك كه مطيع الله تراب سبك بخصوص خودش را در قرائت و خوانش شعر و ادبيات زبان پشتو داشت كه در ميان جوانان ، گويندگان و دوستداران زبان پشتو علاقه مندان خيلى زيادى داشت.  

شعر او نظم و لطافت خاص و بى نظيرى را داشت كه همين لطافت و نظم خاص شعر او ، براى بعضى از سامعين اريكه قدرت قابل استماع و بعضى ها در مخالفت بودن ؛ ولى با آنهم محبوبيت ، شهرت و طرفداران وافر و زيادى ميان هموطنان ما داشت كه هر مرتبه ئى توجه مخاطب را جلب و سامع دوست داشت كه چندين مرتبه شعر او را گوش داده و براى دوست و رفيق ديگرى آنرا از طريق صفحات اجتماعى تلقين كرده كه شعر و پيام تراب گوش داده شود. 

ارتحال ملكوتى اين شاعر گرانمايه ، متواضع و خاكسار زبان و ادبيات پشتو كه ناگهان در اثر تكليف قلبى به رفيق اعلى پيوست ، قلب هر دوستدار شعر و ادب زبان پشتو را تكان داده و متاثر كرد، بدون شك كه جايگاه و منزلت او خيلى ها دشوار بوده كه زبان و ادب پشتو چنين شاعر حماسى و ميهنى داشته باشد ؛ ولى با آنهم مرگ و فيصله الهى كه با ماموريت ملك الموت ما همه ، به مانند مرحوم تراب لبيك و قبض روح ميشويم ، بدون شك تسليم و اين ضايعه بزرگ ملى ، ادبى و ميهنى را براى همه علاقه مندان و شيفتگان اين شاعر حقجو و حق پرست و همه گويندگان زبان و ادبيات پشتو عرض تسليت و تعزيت دارم و در پايان اين سطور ريخته ، شكسته و شلخته را ، نگارنده مرثيه گونه براى روح آن مرحوم تقديم و در ضمن از بارگاه رب الجليل براى اين مجاهد قلم بدست كه افكار و ذهنيت ها را تبلور فكرى و شعاع ادبى و امواج شعرى آن مانند مقناطيس قلب ها و ذهنيت را روشنگرى ميداد ، طلب مغفرت و رحمت الهى استدعا دارم.