No-IMG

دانشگاه و يا پوهنتون ؟!

قبلاً در اين مورد نظريات خود را در چندين مقاله با استدلال و منطق بيان كرديم و حال نميخواهم در مورد آنچه باعث اختلاف و تفرقه شود ؛ در موردش بحث و مشاجره داشته باشم ، چون در همچون شرايط و اوضاع مسائل بزرگتر و آحاد ديگر در قبال كشور ، مردم و ملت خود داريم.

اين هموطن ما را با حرف هائيكه در رسانه بنام " افغانستان " اظهار نظر شخصى داشتند ؛ عده يى مانند دفعه هاى پيشين و بعضى مسائل ديگر و بدون تجسس و تحقيق ، او را به آدرس " ا ا ا " و قوم شريف پشتون و كلمات چون تعصب ، فاشيست و قومگرا حك زدند ؛ ولى كسى از او پرسان نكردند ؟ در فيسبوك ها نيز كليب و حرف مكمل ايشان نشر نشد ، چون آدرس هاى مريض و نفاق افگن دوست دارند چنين مسائل اختلافى را با جملات و كلمات سانسور شده آن با قطع و وصل نشر بكنند ؛ حال نميدانم چرا اين هموطن ما با اصطلاح " دانشگاه " چنين حساسيت دارند و اصطلاح " پوهنتون " را ترجيح ميدهند و كسى هم از ايشان دليل و استدلال كه دارند ، پرسان نكردند كه چرا ايشان با اصطلاحات چون " دانشگاه ، دادگاه ، كشاورز ، دانش آموز ، دانشجو ، شهرستان و غيره " حساسيت دارند اين در حاليست كه در قدم نخست ايشان عضويت تحريك طالبان را ندارد ، ثانيا آنچه كه عده يى از  هموطنان ما فكر ميكنند؛ او منسوب به قوم شريف و با غيرت پشتون ما نسبت خونى و خانوادگى ندارد ، ثالثاً او نسبت خونى و قومى به قوم شريف و متدين "سادات " افغانستان دارد.

رابعاً از اينكه مردم ما از استخبارات چون ايران ، پاكستان و جهان غرب متاثر و رنج ديده اند؛ بناً از بكار بردن اصطلاحات رسمى و دفترى كشور هاى همسايه بخصوص " ايران و پاكستان " حساسيت و ضديت دارند.

"خامساً " يعنى پنجم كه نيز زبان شرين عربى و زبان قرآن است بايد بگوئيم كه در طول تاريخ افغانستان آنهائيكه با قوم شريف پشتون پيوند خونى و خانوادگى دارند بهترين شاعر ، خوبترين نويسنده ، موفق ترين مبلغ و سخنگوى زبان پارسى درى هستند و پارسى را حتى از زبان پشتو بيشتر نوازش داده و به آن نويسندگى و گويندگى دارند؛ اگر از استاد خليلى ، پژواك ، موسى شفيق ، حبيبى ، ميوندوال ، ناشناس ، احمد ظاهر ، ساربان ، فرهاد دريا ، شادكام ، داكتر نجيب ، برادر حكمتيار ، استاد سياف ، عبدالعلى مستغنى ، مجاهد كاكړ ، نصير فياض ، عمر خطاب و غيره صحبت بكنيم اين ذوات فوق جمع كسانيكه اين سطور گنجايش آنرا ندارند به زبان "پارسى درى " شعر سرودند ، آهنگ زمزمه كردند ، مقاله نوشتند و به پارسى درى سخنرانى و تحليل كردند

سوال و پرسش ايشان اين است كه چرا در رسانه ها اصطلاحات و كلمات چون " سيب زمينى " را به عوض " كچالو " ، " هويج را زردك " ، " دايى " را به عوض " ماما " بكار نبرده ؛ ولى رسانه هاى غير دولتى فقط كوشش دارند كه به عوض " معلم ، آموز گار " ، " متعلم ، دانش آموز " ، " محصل ، دانشجو " ، " محكمه ، دادگاه " ، " ولسوالى ، شهرستان ،كشاورز ، دهقان ، بازرگان ، تاجر " و غيره را بكار ببرند.

اين در حاليست كه نگارنده فرق ميان زبان پارسى درى در جغرافياى افغانستان و فارسى كه در ايران با لهجه متفاوت صحبت و تكلم ميشود ، نداشته ؛ ولى سوال اصلى و اساسى اين است كه چرا فقط در اصطلاحات "دفترى و رسمى"  عده يى از رسانه ها تغيرات مى آورند ؟!

زبان ها و لسان هاى جغرافياى متفاوت از همديگر متاثر

مى باشند و اگر ما در جستجوى فلتر و خالص سازى زبان پشتو و درى باشيم ، بدور از امكان است ، از اينكه نه تنها در افغانستان در هر كشورى چنين بوده و حتى هر رشته و هر مسلك متاثر از يك زبان بخصوص دنيا مى باشد ، طور مثال در بخش سائنس ، تكنالوجى و طب بيشتر اصطلاحات يونانى ، لاتينى و انگليسى بكار رفته است ، در زبان سياست ، حقوق و حكومت دارى اصطلاحات زبان فرانسوى بكار رفته است ، در مسائل مذهبى و دينى ما بيشتر متاثر از زبان عربى و عبرى و همچنان زبان رياضى وقتى متوجه ميشويم ، بيشتر كلمات لاتين و انگليسي در آن بكار رفته است.

پس بيائيد وقتى يك نفر حساسيت خود را اظهار ميكند ، آنرا داغتر و به طرف نفاق و شقاق نبرده و بهتر است از زواياى علمى و مثبت به آن استدلال و بحث بكنيم و بيشتر از اين ، مردم و ملت خود را با چنين مسائل و قضايا مصروف نكنيم كه كار ها و مسائل اصلى از ما در جايش باقى و آنرا به حاشيه ببريم.

تبصره / نظر

نظرات / تبصري

د همدې برخي څخه

شریک کړئ

ټولپوښتنه

زمونږ نوي ویبسائټ څنګه دي؟

زمونږ فيسبوک